من دختری هستم 31 ساله
و یه خواهر 35 ساله دارم که مجرده
من خیلی خواستگار داشتم و راضی بودم به کسی که فقط اخلاقش خوب باشه
ولی تا حالا که تمام خواستگارامو بخاطر خواهر پر توقع ام که دنبال یه شاهزاده با اسب سفیده رد کردن
و حتی به من هم نگفتن
حالا هم خواستگار که میاد
ایرادای بنی اسرائیلی میگیرن
حتی من یکبار رک گفتم میخام با پسر عموم ( که چند ساله خواستگارمه و شرایط خوبی نداره ) ازدواج کنم
ولی مامانم گفت اصلا حرفشو نزن
من دلم میخواد ازدواج کنم و تشکیل زندگی بدم
این کجای عدالت خداست که من باید تو این خانواده بسوزم؟
واقعا راه حل درد من چیه؟
و یه خواهر 35 ساله دارم که مجرده
من خیلی خواستگار داشتم و راضی بودم به کسی که فقط اخلاقش خوب باشه
ولی تا حالا که تمام خواستگارامو بخاطر خواهر پر توقع ام که دنبال یه شاهزاده با اسب سفیده رد کردن
و حتی به من هم نگفتن
حالا هم خواستگار که میاد
ایرادای بنی اسرائیلی میگیرن
حتی من یکبار رک گفتم میخام با پسر عموم ( که چند ساله خواستگارمه و شرایط خوبی نداره ) ازدواج کنم
ولی مامانم گفت اصلا حرفشو نزن
من دلم میخواد ازدواج کنم و تشکیل زندگی بدم
این کجای عدالت خداست که من باید تو این خانواده بسوزم؟
واقعا راه حل درد من چیه؟